سؤال ۴۰: نظر شما در مورد بحث نظارت استصوابی بر انتخابات شورای نگهبان چیست؟
- بر اساس مفاد قانون اساسی، برگزاری انتخابات برعهدۀ دولت و نظارت آن با شورای نگهبان است. در بند ۳ قانون انتخابات مصوب سال ۱۳۷۸ نیز آمده است که: این نظارت استصوابی و عام و در تمام مراحل در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری است. بنابر این استصوابی بودن نظارت شورای نگهبان، مصوبۀ مجلس شورای اسلامی میباشد و تا کنون هم مشمول اصلاحات نشده است. بنا بر این مانند دیگر مصوبات قانون انتخابات، پذیرش آن برای همۀ کسانی که اعلام آمادگی برای انتخاب شدن میکنند، فعلاً الزامی است. به نظر بنده برای کوتاه مدت، با انجام اصلاحاتی که قبلاً برای شرایط انتخابشوندگان عرض کردم، نتایج نظارت استصوابی عمل کردن، بهتر از گذشته خواهد شد.
سؤال ۴۱: آقای دکتر، بنظر شما با بهتر شدن بندهای قانون انتخابات برای انتخاب شایستگان، مشکل ناکارآمدی مجلس و در رأس امور نبودن آن در دراز مدت، بطورکلی برطرف میشود؟
- بطور قطع و یقین خیر. ضمن تأکید بر اصلاحات گفته شده در متن قانون انتخابات، بنظر بنده شیوۀ برگزاری انتخابات در کشور، مشکل اساسی و ساختاری دارد. بنده طرحی دارم که بر اساس آن، معرفی افراد انتخابشونده، توسط احزاب و از میان اعضای اصلی آنها صورت میگیرد. متأسفانه تحزب در کشور بدلایل زیادی اهمیت داده نشده است، در حالی که کارکرد اصلی احزاب در نظامی مبتنی بر جمهوریت مانند کشور ما، تجمیع و نظامدهی به شایستگان و انسجام افکار و همسو کردن آنها برای مقاصد قانونگذاری بهتر و بهینهتر میباشد. ما در این سالها از مزیت تحزب کم بهره بردیم. خدا رحمت کند شهید بهشتی را که در همان اوان انقلاب، این مهم را خوب درک کرده بود و بقدر توان و کشش آن زمان بسیار زحمت کشید که متأسفانه ابتر شد. البته بنده با بررسی شیوۀ انتخابات در سایر کشورها به این نتیجه رسیدم که سرنوشت ترکیب جمعیتی همۀ نمایندگان مجلس نباید حزبی باشد، بلکه در طرح خود تنها ۷۰ درصد سهم نمایندگان را به احزاب اختصاص دادهام و ۳۰ درصد دیگر را برای انتخاب شدن نخبگان، افراد برجسته، فرهیخته، مجرب منفرد و بدون وابستگی به احزاب سیاسی در نظر گرفتهام، که بصورت استانی انتخاب میشوند. همان طور که عرض کردم، در طرح بنده همۀ جوانب شیوۀ بهتر برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی دیده شده است که در زمان مقتضی با کمک و همفکری دیگران در مجلس پیگیری خواهم کرد.
سؤال ۴۲: در صورت حزبی شدن انتخابات و انتخاب استانی نخبگان، آیا استصوابی بودن نظارت شورای نگهبان در طرح شما نیز وجود دارد؟
- هر انتخاباتی دارای باید از دو خصیصه برخوردار باشد، یکی درست اجرا شدن و دیگری سلامت برگزار شدن آن. در طرح پیشنهادی بنده، بخش اول، یعنی درست اجرا شدن، مانند حالا برعهدۀ دولت بطور عام و وزارت کشور بصورت خاص و در چارچوب قانون مصوب مجلس میباشد. ولی در آن طرح، نظارت و قضاوت و تأیید سلامت برگزار شدن انتخابات، از اختیار شورای نگهبان خارج شده و مانند سایر کشورها، به دادستانیها واگذار شده است. زیرا اساساً جنس امر نظارت بر شروط انتخاب شدن، مانند تشخیص نوع عقاید، میزان التزام و یا سنجش وفاداری افراد، از جنس قضاوت است و باید قاضی و حوزۀ قضا در آن دخالت نماید و صلاحیت افراد بر اساس مستندات و اطلاعات متقن و یا شکایات رسیده از تخلفات انتخاباتی افراد، باید توسط دادستانیها اظهار نظر بشوند. بنابر این، اساساً نظارت استصوابی دیگر موضوعیتی پیدا نمیکند و نظر دادستانی و دستگاه قضایی بر سلامت انتخابات کفایت خواهد کرد.
سؤال ۴۳: براساس طرح شما، تکلیف بند قانونی نظارتی شورای نگهبان بر انتخابات در قانون اساسی چه خواهد شد؟
- جزو اختیارات مجلس این است که برای این موارد، برگزاری یک همهپرسی را در کشور مصوب نماید. در این صورت، رأی مردم تکلیف کار را مشخص مینماید. در صورت بازنگری در این بند قانونی، به نظر بنده شورای نگهبان به وظیفۀ اصلی خود، که مراقبت و پاسداری از قانون اساسی و حفظ اسلامیت نظام است، بیشتر از گذشته خواهد رسید و تشکیلات و تشریفات نظارت کنونی برچیده میشوند، زیرا دادستانیها و دستگاه قضا، بالقوه توان اجرائی و ساختاری نظارت بر سلامت انتخابات را هم اکنون دارند.
سؤال ۴۴: آقای دکتر با آخرین کلام و پیام شما، که همزمان با جریان انتخابات بوده است، این گفتگو را پایان میبریم.
- با امید بر این که بیان این مطالب، به بالا رفتن سطح آگاهی عمومی شهروندان، رأی هوشمندانه و انتخاب اصلح آنها کمک کرده باشم و خودم، شما و همه را به تقوای سیاسی، دانائی و آرمانخواهی سفارش میکنم.
مهندس مهدی مقیدنیا
کارشناس راهبردی، نوآوری و حکمرانی
۱۳۹۸/۱۱/۳۰