چهارشنبه , 2024/04/24
خانه / سرمقاله / انتخابات نماد رأس امور و اصل جمهوریت در حکمرانی-۲

انتخابات نماد رأس امور و اصل جمهوریت در حکمرانی-۲

(بخش نخست گفتگو) 

سؤال ۱۵: آقای دکتر نظر شما دربارۀ ادارۀ امور شهرها و روستاها چیست؟

  • من معتقد هستم که ساختار ادارۀ امور شهرها و روستاها نیازمند بازنگری است و من در این زمینه پیشنهادات خاصی دارم.

سؤال ۱۶: آقای دکتر اگر ممکن است چارچوب پیشنهاد خودتان را با زبان ساده بیان کنید.

  • ایدۀ اصلی این است که قدرت تصمیم‌گیری و اجرای امور شهری توسط شهرداران و شوراهای شهر و روستا افزایش یابد. در واقع مجموع شهردار و شورای شهر، مشابه استاندار در ادارۀ یک استان، صاحب اختیارات و توان مدیریت در همۀ امور اجرائی در محدودۀ شهری خود خواهند بود. یعنی بگونه‌ای وحدت در تصمیم‌گیری و اجرا در مجموعۀ شوراها و شهرداران اتفاق می‌افتد و مشابه کشورهای دیگر، همۀ سازمان‌های دولتی و حاکمیتی در تصمیم‌سازی و اجرا، زیر نظر شهرداری‌ها قرار ‌می‌گیرند.

سؤال ۱۷: اگر طرح و ایدۀ شما را قبول کنیم، نحوۀ انتخاب شوراها و شهرداران چگونه می‌شود؟

  • به نکتۀ خوبی اشاره کردید. شیوۀ انتخاب شوراهای شهر و روستا همچنان بر اساس رأی مردم خواهد بود. یعنی اصلی‌ترین مبنای جمهوریت نظام که همان انتخابات است، همچنان حفظ می‌شود. البته در طرح من، شهردار الزاماً از بین اعضای شورا انتخاب می‌شود، یعنی رأی مردم در انتخاب شهردار نیز تأثیر مستقیم دارد. عرض کردم من در این زمینه طرح با جزئیات کاملی آماده کرده‌ام. لازم است در همین جا بگویم که من با ورود احزاب سیاسی به انتخابات شوراهای شهر مخالفم و در طرح من این کار منع شده است. انتخاب اعضای شوراهای شهر و روستا امری سیاسی نیست.

سؤال ۱۸: آقای دکتر بطور خلاصه مزایای طرح خودتان را در مقایسه با وضع فعلی بفرمایید.

  • تأثیر بیشتر آراء مردم در ادارۀ امور شهرها و روستاها، بهبود در فرایند تصمیم‌سازی، افزایش توان و سرعت در تصمیم‌گیری، افزایش توان مالی شهرداری‌ها از طریق وضع و اخذ عوارض محلی، وحدت رویه در اجرا و جلوگیری از کارهای موازی، تسهیل بیشتر و بهتر در جذب اعتبارات استانی و ملی.

سؤال ۱۹: آقای دکتر نظر شما دربارۀ سوء‌مدیریت در امور ادارۀ کشور و سازمان‌های دولتی چیست؟

  • سوءمدیریت یکی از زشت‌ترین پدیده‌هایی است که متأسفانه در ساختار نظام اداری کشور به وفور مشاهده می‌شود و علل پیدایش و ریشه‌های زیادی دارد که من سعی می‌کنم خلاصه آن‌ها را بیان کنم:

الف- نوع اول سوءمدیریت‌‌، انتصاب افراد ناشایست و نابلد بر مسند امور بدلیل سفارش افراد با نفوذ بی‌تقواست، که بنده این کار را از نظر شرعی نوعی غصب و مسببین آن‌ها را غاصب می‌دانم و نوعی خیانت در امانت است.

ب- نوعی دیگر از مدیریت سوءمدیریت، به عدم توانائی و غیرانقلابی بودن افراد مسئول برمی‌گردد. یعنی فردی کاربلد هست، ولی ترسو و بسیار محتاط است. لطمۀ بودن این افراد بر مسند کارها کمتر از افراد ناشایست نیست و اغلب در عمل این نتیجه معلوم می‌شود. ولی ماندگاری این افراد در پست‌های دولتی هم خطاست و بایستی زود عوض شوند.

ج- گاهی سوءمدیریت ناشی از عدم داشتن راهبرد و راهکارهاست. این موضوع تنها به افراد مسئول برنمی‌گردد و کمی حالت حاکمیتی، ساختاری و ضعفی اساسی است که متأسفانه منجر به اعمال سلیقه‌ها و خطی‌مشی‌های متفاوت می‌شود و کارائی چندانی ندارند و گاهی مضر هم هستند.

د- گاهی سوءمدیریت ناشی از بی‌قانونی، بدقانونی و یا تعدد قوانین موازی و امکان تفسیرهای گوناگون است که رسیدگی به این موارد، کار قوۀ قضائیه و یا مجلس شورای اسلامی است.

ه- گاهی سوءمدیریت اساساً نهادی است، یعنی یا نهاد و سازمان زاید است و یا تعدد سازمان‌ها و یا دخالت در امور همدیگر وجود دارد. رسیدگی به این موضوع، از جمله وظایف مهم مجلس شورای اسلامی و البته سازمان بازرسی در قوۀ قضائیه است.

و- گاهی سوءمدیریت ناشی از دخالت نهادهای حاکمیتی و نظامی در امور غیرمرتبط با آن‌ها بوده که متأسفانه موارد هم کم نیستند و خلاف قوانین مصرح در قانون اساسی است و به نظر بنده باید توسط مجلس شورای اسلامی برطرف شود.

(ادامه دارد)

درباره adminHepiir

Check Also

نقش سهام عدالت در بازار سرمایه و حکمرانی خوب

این نوشتار را به بررسی سادۀ چند گزارۀ اقتصادی مؤثر در ساختار حکمرانی حال و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.